نتایج جستجوی عبارت «عباس بذرافشان اسلام آباد کازرون روستای قلعه ‌سیدِ دبیرستان شهید مطهری کهکیلویه و بویر احمد فتح‌المبین ابرقو ۱۳۶۲/۴/۳۰ والفجر ۲» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید مجید محمدزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
         آمد به برم شمع شهادت در دست                                      در کلبه خاموش من آهسته نشست  او سوخت، فرو رفت و بماند                                        سردار منم که پیکرم اینجا هست بسوی خدا در حرکتیم، آی همه برادرانم، آی مادرم که چشمان خاکستریت در هنگام خداحافظی پر از اشک بود، آی خواهرم، بسوی عروج انسان، بسوی نور و بسوی کربلای حسینی در حرکتیم، آی برادران پاسدارم چه بگویم؟ ما می‌رویم تا زمین را از لوث  مزدوران وکفار پاک کنیم. فردا جسدم...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید بهرام قشقائی نژاد
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد بهرام قشقائي نژاد »
بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون حال که چنین پیش آمده است که آمریکای جنایتکار به وسیله مزدور و ژاندارمش «صدام» در منطقه، به خاک اسلامی ما تجاوز کرده است، این وظیفه ماست که از کشور و انقلابمان محافظت و دفاع کنیم. پس بنابر وظیفه‌ای که دارم، روانه میدان نبرد می‌شوم و به سوی کربلای ایران می‌روم. بلکه بتوانم انجام وظیفه کرده باشم، اگر نتوانستم و دشمن مرا از پای درآورد، با دادن جان ناقابل خود،...
یادی از عملیات بدر
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
در فتح المبین رمز یا زهرا بود سنگرنشینان خدا ازجان گذشتند بود این سخن ذکر همه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه رزمندگان را یاوری کن بود این سخن ذکر همه یا فاطمه یا فاطمه از دست دژخیمان فرات آزاد گشته یارب عنایت کن به ما فتح نهایی یارب به ما از لطف پیروزی عطا کن سنگر نشینان خدا از جان گذشتند از جان و دل ما عاشق وصل حسینیم ما از ره کرب وبلاتا قدس یکسر رزم...
شهدا سال ۶۶ -وصیتنامه شهید غلامعلی فتحی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد غلامعلي فتحي »
  بسم‌الله الرحمن الرحیم ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون. سپاس پروردگار مهربان را که مرا توفیق داد که به جبهه نبرد حق علیه باطل بروم و با کفار و مشرکین مبارزه‌ای که در توانم است انجام بدهم و به‌فرمان امام لبیک گویم و به یاری امام خمینی و یارانش برسم. سپاس یکتا معبودم را که مرا از بلیات زندگی نجات داد تا سرنوشت خود را با قلبی شوریده و روحی بس خوشحال به...
شهدا سال ۶۴ -وصیت‌نامه شهید محمدحسن لری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد حسن لري »
بسم‌الله الرحمن الرحیم و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون. با سلام و درود به امام زمان (عج) و نایب برحقش، امام خمینی و امت شهیدپرور نی‌ریز، وصیت‌نامه خود را که وظیفه شرعی است، شروع می‌کنم. ابتدا خداوند بزرگ و سبحان را می‌ستایم که توفیق جهاد را به من عطا فرمود و بر من منت گذارد تا بتوانم آگاهانه درراه خودش خدمتگزار او باشم و با خودسازی در جبهه، موردقبول وی واقع گردم....
شهدا سال 63 -وصیتنامه شهید حسین عیدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد حسين عيدي »
بسم الله الرحمن الرحیم به نام الله یاری دهنده روح الله یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی وا دخلی جنتی ما مثل حسین(ع) در جنگ وارد شده ایم و مثل حسین(ع) باید به شهادت برسیم. (امام خمینی) اشهد ان لااله‌الالله، اشهد ان محمداً رسول‌الله، اشهد ان علیاً ولی‌الله، اشهد ان خمینی روح‌الله. بادرود بر رهبر کبیر انقلاب و امید مستضعفان جهان و با سلام به تمام رزمندگان جبهه حق بر علیه کفر و استکبار جهانی. درود بر...
بیاد شهید حمید ده بزرگی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
ده بزرگی زبر یاران رفت بود همکار بسیجی و سپاه ای حمید ای گل باغ ایمان از جهاد آمده اینک یاران خیزجانارفقا آمده اند آمده صورت ماهت بینند دوستان آمده بهردیدار آمده حجله عیشت بینند لیک شد حجله توخانه گور همسرت تاب و توان داده ز دست روز او همچو شب تار شده ای حمید ای گل باغ مادر مادرت بهرتو دارد شیون رفتی و داغ تو مجنونم کرد پسرم زود چرا رفتی تو یاد آندم که کنارم...
شهدا سال 63 -وصیتنامه شهید علی عبدالله زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد علي عبدالله زاده »
بسم رب الشهداء و الصدیقین بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و با درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب اسلامی و با سلام به خانواده‌های شهدا. حالا که خداوند به من توفیق شرکت در جبهه را داده است و از آنجا که وظیفه هر مسلمان است که وصیتنامه بنویسد، برآن شدم که چند کلمه‌ای به عنوان وصیتنامه بنویسم. بار پروردگارا! من که در راه تو قدم برداشتم، خدایا! مرا به راه خودت هدایت کن. من به جبهه نیامده‌ام که فقط...
قاطر و ماسک ضد گاز شیمیایی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در عملیات والفجر 10، در منطقه خرمال و حلبچه بعثیون کافر مرتبا" گاز شیمیایی می‌زدند‌. یکی از برادران تدارکات که مسئولیت رساندن غذا با قاطر ‌به نیروهای مستقر در خط را برعهده داشت‌، در بین راه بوی گاز شیمیایی را استشمام می‌کند‌. بلافاصله ‌‌ماسک خود را بیرون ‌آورده و روی پوزه قاطر می‌بندد‌، همراهان او علت را سئوال می‌کنند‌، در پاسخ می‌گوید: من شیمیایی بشوم طوری نیست‌، خدا کند این قاطر شیمیایی نشود تا بتواند ‌‌غذا ها را...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید حمیدرضا نبیئی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حميدرضا نبيئي »
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و درود فراوان به پیشگاه ولی‌عصر(عج) و نائب بر حقش، امام خمینی و تمامی شهدا و رزمندگان اسلام، از آدم تا خاتم و از خاتم تا به امروز. البته من خیلی کوچکتر از آن هستم که بخواهم برای ملت ایران، ملتی که چشم تمامی مسلمانان جهان به آنها و رهبر آنها می‌باشد، وصیتی و یا پیامی بدهم؛ فقط خواهشی که دارم، امام را تنها نگذارید. وحدت همیشگی خود را حفظ کنید. خدمت گذار یکدیگر...